(بغضِ چهل روزه)
.
برمزارت آمدم زار و پریشانم حسین
میکنم بر قبرِ شش گوشه فدا جانم حسین
.
آمدم از شام تا در بَر بگیرم قبرِ تو
همچو شمعی درغَمت سوزان و گریانم حسین
.
آمدم با اَشک شویم قبرِ زیبایِ تو را
خانه ام ، کاشانه ام شد بی تو زندانم حسین
.
مانده ام تنها در این دنیا ندارم یاوری
کو؟ برادرها شود آرامشِ جانم حسین
.
یادگارِ مادرم پیراهنت آورده ام
اَرمغانی را جز اینم نیست، اِمکانم حسین
.
ِعطرِ زهرا را گرفته تار و پود پیرَهن
بویَمش، دردِ دلم را گشته درمانم حسین
.
ای گُلِ زهرا چه گویم از جفایِ شامیان
گشت نیلی صورت ماهِ یتیمانم حسین
.
رفت غارت گوشواره، مهدِ طفلانِ یتیم
خیمه ها آتش گرفت و سینه سوزانم حسین
.
وایِ من، وای از خرابه شرم دارم از بیان
شبهِ مادر دخترت رفته زِ دستانم حسین
.
داغِ مادر تازه شد هنگامِ غسلِ دخترت
صورتِ نیلی چو مادرکرده نالانم حسین
.
گریه ی سیری نکردم چونکه امکانش نبود
رفته ام تا شام را با اشکِ پنهانم حسین
.
ناگران از اهلِ بیتت ای برادر جان مباش
چون که بودم حافظِ جانِ اسیرانم حسین
.
گرچه رفتم با اسارت با صلابت آمدم
پایبندم از اَزل بر عهد و پیمانم حسین
.
در مزارش ناله کردن آرزو دارد (حبیب)
یک نظرفرما زیارت گردد آسانم حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاعر : حبیب رضائی رازلیقی
سرایش : ۹٨/۷/۲۷
قالب غزل
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
بحر رمل مثمن محذوف
درباره این سایت